استراتژی مارکتینگ! ترکیبی که در عرصه مارکتینگ، تعاریف متفاوتی دارد. این استراتژی میتواند آنقدر کسلکننده باشد که حوصله شما را سر ببرد یا میتواند بسیار ساده، قابل فهم و شیرین باشد. ما بعد از سالها تجربه، در تعریف یک استراتژی مارکتینگ قوی، به یک نتیجه رسیدهایم.
به همین سادگی یک استراتژی مارکتینگ داشته باشید
برای درک درست از استراتژی مارکتینگ کسبوکار خود، کافیست که به چند سؤال زیر به خوبی و در نهایت دقت پاسخ دهید.
سؤال اول: چه کسی؟ (Who)
اینکه بدانید مخاطب شما کیست، مهمترین قسمت کار است. بهتر است به خوبی مخاطبان خود را بشناسید و از خواستههای آنان آگاه باشید. شما باید آنها را بهتر از خودشان بشناسید و در مورد آنها بسیار مطالعه کنید. از روانشناسی گرفته تا دادههای آماری، همه و همه به کار شما میآیند. سعی کنید در شناخت مخاطبانتان باهوش عمل کنید.
سؤال دوم: چه چیزی؟ (What)
با خودتان رو راست باشید. محصول یا خدمتی که میخواهید به مخاطبانتان ارائه دهید، مشخص است؟ میدانید که لیست دقیق خدماتتان چیست؟ برنامهای برای گسترش آنها دارید یا خیر؟ برای دریافتن پاسخ تمام اینها کافیست که یک لیست واقعبینانه از محصول یا خدمات نهاییتان تهیه کنید و هر کدام را به صورت منطقی قیمتگذاری کنید.
سؤال سوم: چگونه؟ (How)
به این فکر کنید که از چه طریقی میخواهید با مخاطبان خود در ارتباط باشید؟ کانال ارتباطی شما چیست و در کجا می توانید محصول و خدمت خود را به خوبی ارائه دهید؟ از طریق فضای مجازی؟ در یک مغازه؟ فروش تلفنی؟ قبل از اقدام به هرکاری، بهخوبی در مورد تمامی این راهها تحقیق کنید. مزایا و معایب هرکدام را بشناسید و با آگاهی کامل و متناسب با کسبوکارتان، یک روش ارتباطی و فروش را انتخاب کنید.
همچنین باید در مورد منابع خود نیز اطلاعات جامعی داشته باشید به این صورت که بتوانید بودجه خود را بررسی و تقسیمبندی کنید. نیروی انسانی را در جایگاه متناسب با تخصص و دانششان قرار دهید. ابزارهای مفیدی که میتواند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری کند را بشناسید.
سؤال چهارم: چرا؟ (Why)
وقت آن رسیده که روبروی آینه به نقد خدمات و کالای خود بایستید و به این فکر کنید که آیا میتوانید با ارائه آن، مشکلی را حل کنید؟ آیا میتوانید با مشتریان ارتباط عاطفی برقرار کنید؟ به این معنا که آنها بدانند که تنها میتوانند به شما اعتماد کنند، چون محصول و خدمت شما، قابل اعتماد و مفید است.
برای جلب اعتماد مشتریان،علاوه بر دیگر اقدامات، باید به این فکر کنید که چرا آنها باید به محصولات یا خدمات شما اعتماد کنند؟ اگر دلیل قانع کنندهای برای آن دارید، یعنی در مسیر درست قرار گرفتهاید.
سؤال پنجم: کجا؟ (Where)
بهتر است بدانید که مخاطبانتان را در کجاها میتوانید پیدا کنید؟ آنها در مراکز خرید وقت میگذرانند؟ در اینترنت به دنبال تهیه کالا و خدمات میباشند؟ به دنبال خرید تلفنیاند و یا علاقهمند به شرکت در برنامههای خیریه و همایش ها هستند؟ آنها افرادی سالخوردهاند که تلویزیون میبینند یا جوانان روستایی هستند که از تکنولوژی بیخبرند؟
اینکه بتوانید بازار هدف را درست تشخیص دهید، هنر است. شما باید موقعیت را به خوبی بشناسید و کشف کنید که در کجای این دنیای بزرگ، طرفداران بیشتری خواهید داشت.
سؤال ششم: چه زمانی؟ (When)
فراموش نکنید که زمان، به اندازه دیگر موارد اهمیت دارد. اینکه بتوانید تشخیص دهید که کالا و محصول خود را در چه زمانی عرضه کنید، مهم است. برای مثال اگر آزانس هواپیمایی دارید، نمیتوانید در فصل تابستان، آفرهای تابستانی را فراموش کنید و در عوض سفرهای زمستانی خود را تبلیغ کنید.
بهتر است تمام خدمات خود را زمانبندی کنید و با برنامهریزی درست پیش بروید.
علاوه بر این، زمان در شناخت موقعیت کنونی و آینده کسبوکار به شما کمک میکند. به این معنا که بهتر است شرایط کنونی خود را بسنجید و در کنار آن، نگاهی کامل و عقلانی نیز به جایگاهی که میخواهید بهدست آورید، داشته باشید.
آیندهای خوب را با تصمیمات درست در زمان حال میتوان ساخت.
نتیجهگیری
به همین آسانی میتوانید استراتژی مارکتینگ خود را پایهریزی کنید. کافیست که هوشمندانه عمل کنید، روی زمین گام بردارید و در رویا به سر نبرید. اگر جواب این سؤالها را میدانید که عالیست. اگر هم نمی دانید، به هیچ عنوان نگران نباشید.نیوموج میتواند شما را در تهیه یک استراتژی مارکتینگ قوی همراهی کند و به شما کمک کند که در مسیری درست حرکت کنید. میتوانید زمانی را به مشاوره با متخصصان ما اختصاص دهید.
چگونه یک استراتژی مارکتینگ قوی داشته باشیم؟
استراتژی مارکتینگ! ترکیبی که در عرصه مارکتینگ، تعاریف متفاوتی دارد. این استراتژی میتواند آنقدر کسلکننده باشد که حوصله شما را سر ببرد یا میتواند بسیار ساده، قابل فهم و شیرین باشد. ما بعد از سالها تجربه، در تعریف یک استراتژی مارکتینگ قوی، به یک نتیجه رسیدهایم.
به همین سادگی یک استراتژی مارکتینگ داشته باشید
برای درک درست از استراتژی مارکتینگ کسبوکار خود، کافیست که به چند سؤال زیر به خوبی و در نهایت دقت پاسخ دهید.
سؤال اول: چه کسی؟ (Who)
اینکه بدانید مخاطب شما کیست، مهمترین قسمت کار است. بهتر است به خوبی مخاطبان خود را بشناسید و از خواستههای آنان آگاه باشید. شما باید آنها را بهتر از خودشان بشناسید و در مورد آنها بسیار مطالعه کنید. از روانشناسی گرفته تا دادههای آماری، همه و همه به کار شما میآیند. سعی کنید در شناخت مخاطبانتان باهوش عمل کنید.
سؤال دوم: چه چیزی؟ (What)
با خودتان رو راست باشید. محصول یا خدمتی که میخواهید به مخاطبانتان ارائه دهید، مشخص است؟ میدانید که لیست دقیق خدماتتان چیست؟ برنامهای برای گسترش آنها دارید یا خیر؟ برای دریافتن پاسخ تمام اینها کافیست که یک لیست واقعبینانه از محصول یا خدمات نهاییتان تهیه کنید و هر کدام را به صورت منطقی قیمتگذاری کنید.
سؤال سوم: چگونه؟ (How)
به این فکر کنید که از چه طریقی میخواهید با مخاطبان خود در ارتباط باشید؟ کانال ارتباطی شما چیست و در کجا می توانید محصول و خدمت خود را به خوبی ارائه دهید؟ از طریق فضای مجازی؟ در یک مغازه؟ فروش تلفنی؟ قبل از اقدام به هرکاری، بهخوبی در مورد تمامی این راهها تحقیق کنید. مزایا و معایب هرکدام را بشناسید و با آگاهی کامل و متناسب با کسبوکارتان، یک روش ارتباطی و فروش را انتخاب کنید.
همچنین باید در مورد منابع خود نیز اطلاعات جامعی داشته باشید به این صورت که بتوانید بودجه خود را بررسی و تقسیمبندی کنید. نیروی انسانی را در جایگاه متناسب با تخصص و دانششان قرار دهید. ابزارهای مفیدی که میتواند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری کند را بشناسید.
سؤال چهارم: چرا؟ (Why)
وقت آن رسیده که روبروی آینه به نقد خدمات و کالای خود بایستید و به این فکر کنید که آیا میتوانید با ارائه آن، مشکلی را حل کنید؟ آیا میتوانید با مشتریان ارتباط عاطفی برقرار کنید؟ به این معنا که آنها بدانند که تنها میتوانند به شما اعتماد کنند، چون محصول و خدمت شما، قابل اعتماد و مفید است.
برای جلب اعتماد مشتریان،علاوه بر دیگر اقدامات، باید به این فکر کنید که چرا آنها باید به محصولات یا خدمات شما اعتماد کنند؟ اگر دلیل قانع کنندهای برای آن دارید، یعنی در مسیر درست قرار گرفتهاید.
سؤال پنجم: کجا؟ (Where)
بهتر است بدانید که مخاطبانتان را در کجاها میتوانید پیدا کنید؟ آنها در مراکز خرید وقت میگذرانند؟ در اینترنت به دنبال تهیه کالا و خدمات میباشند؟ به دنبال خرید تلفنیاند و یا علاقهمند به شرکت در برنامههای خیریه و همایش ها هستند؟ آنها افرادی سالخوردهاند که تلویزیون میبینند یا جوانان روستایی هستند که از تکنولوژی بیخبرند؟
اینکه بتوانید بازار هدف را درست تشخیص دهید، هنر است. شما باید موقعیت را به خوبی بشناسید و کشف کنید که در کجای این دنیای بزرگ، طرفداران بیشتری خواهید داشت.
سؤال ششم: چه زمانی؟ (When)
فراموش نکنید که زمان، به اندازه دیگر موارد اهمیت دارد. اینکه بتوانید تشخیص دهید که کالا و محصول خود را در چه زمانی عرضه کنید، مهم است. برای مثال اگر آزانس هواپیمایی دارید، نمیتوانید در فصل تابستان، آفرهای تابستانی را فراموش کنید و در عوض سفرهای زمستانی خود را تبلیغ کنید.
بهتر است تمام خدمات خود را زمانبندی کنید و با برنامهریزی درست پیش بروید.
علاوه بر این، زمان در شناخت موقعیت کنونی و آینده کسبوکار به شما کمک میکند. به این معنا که بهتر است شرایط کنونی خود را بسنجید و در کنار آن، نگاهی کامل و عقلانی نیز به جایگاهی که میخواهید بهدست آورید، داشته باشید.
آیندهای خوب را با تصمیمات درست در زمان حال میتوان ساخت.
نتیجهگیری
به همین آسانی میتوانید استراتژی مارکتینگ خود را پایهریزی کنید. کافیست که هوشمندانه عمل کنید، روی زمین گام بردارید و در رویا به سر نبرید. اگر جواب این سؤالها را میدانید که عالیست. اگر هم نمی دانید، به هیچ عنوان نگران نباشید.نیوموج میتواند شما را در تهیه یک استراتژی مارکتینگ قوی همراهی کند و به شما کمک کند که در مسیری درست حرکت کنید. میتوانید زمانی را به مشاوره با متخصصان ما اختصاص دهید.